English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (662 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
benzocaine U ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
air cooled oil cooler U نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
self- U قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
wrming message U پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
mulches U که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
mulch U که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
supervisory U بعنوان بررسی کننده
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان توصیه کننده بگویم؟
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان سفارش کننده نام ببرم؟
scrubbing oil U روغن جذب کننده
lubricant U نرم کننده روغن
oil cooler U خنک کننده روغن
lubricants U نرم کننده روغن
absorption oil U روغن جذب کننده
cutting oil U روغن خنک کننده
cutting lubricant U روغن سرد کننده
shortener U روغن ترد کننده
cooling oil U روغن سرد کننده
degreasing agent U عامل پاک کننده روغن
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
shortening U روغن ترد کننده شیرینی وغیره
fillers U ماده پر کننده
filler U ماده پر کننده
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
bituminous paint U رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
moderates U ماده معتدل کننده
coolant U ماده خنک کننده
moderating U ماده معتدل کننده
moderated U ماده معتدل کننده
moderate U ماده معتدل کننده
mordant U ماده ثابت کننده
diluting media U ماده رقیق کننده
diluent U ماده رقیق کننده
disinfector U ماده ضدعفونی کننده
wetting agent U ماده خیس کننده
sorbent U ماده جذب کننده
coolant U ماده سرد کننده
acidifier U ماده اسیدی کننده
acidulating agent U ماده اسیدی کننده
exclusion clause U ماده مستثنی کننده
insulated layer U ماده ایزوله کننده
clarificant U ماده تصفیه کننده
insulating material U ماده ایزوله کننده
coolants U ماده سرد کننده
emulsifiers U ماده امولسیون کننده
illuminant U ماده روشن کننده
accelerating agent U ماده تسریع کننده
emulsifier U ماده امولسیون کننده
coolants U ماده خنک کننده
accelerant U ماده تسریع کننده
exerciser U وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
novocain U ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
naphthenate drier U ماده خشک کننده نفت
siccative U ماده خشک کننده رنگ
cleansers U وسیله یا ماده تمیز کننده
cleanser U وسیله یا ماده تمیز کننده
fumigant U ماده ضد عفونی کننده تدخینی
insulant U ماده مقاومت کننده مقاوم
abstergent U شستشو دهنده ماده پاک کننده
cladding U ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
oases U یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oasis U یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
users U استفاده کننده
user U استفاده کننده
utilizer U استفاده کننده
end user U استفاده کننده نهایی
user group U گروه استفاده کننده
user's terminal U ترمینال استفاده کننده
computer user U استفاده کننده کامپیوتر
user program U برنامه استفاده کننده
using agency U مقام استفاده کننده
using agency U یکان استفاده کننده
dominant user U استفاده کننده عمده
user profile U جدول نمودار استفاده کننده
user area U فضای مخصوص استفاده کننده
user oriented language U زبان استفاده کننده گرا
user's manual U کتاب راهنمای استفاده کننده
multiple user system U سیستم چند استفاده کننده
computer users group U گروه استفاده کننده کامپیوتر
remanence U چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
gainer U کسیکه سود میبرد استفاده کننده
hot zone U ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
delimiting U تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimit U تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
user programmable terminal U ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
delimited U تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
user defined key U کلید تعریف شده توسط استفاده کننده
delimits U تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
this work is palling on me U اینکاردارد برای من خسته کننده یابیمزه میشود
boomerange U دلیلی که به ضرر استدلال کننده تمام میشود
user defined function U عملکردی که توسط استفاده کننده تعریف شده است
log in name U نامی که توسط ان سیستم کامپیوتر استفاده کننده را می شناسد
signing on U فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده
bayonet thermocouple probe U قسمت حس کننده دمای سرسیلندر که داخل ان پیچ میشود
merge print program U برنامهای که به استفاده کننده اجازه میدهد تافرمهای مشخصی را تولیدکند
TCP/IP U پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
feep U صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
configured in U وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است
configured off U وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
configured out U وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
form utility U در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
processor U تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود
countervailing power U مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
computer nik U استفاده کننده علاقمند کامپیوترکه وقت زیادی را صرف کاربا کامپیوتر میکند
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
layouts U 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layout U 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
back pressure turbine U توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود
tracer U فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
deodorants U برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
tracers U فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
deodorant U برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
quadratic quotient search U الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
third party lease U توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
fumigant U ماده فراری که بعنوان ضدعفونی برای دفع افات بکارمیرود
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
soft keys U کلیدهای روی صفحه کلید که می توانند دارای معنای تعریف شدهای توسط استفاده کننده باشند
field alterable control element U یک تراشه که در بعضی سیستمها بکار می رود و به استفاده کننده اجازه میدهدتا ریز برنامه نویسی کند
auto lean U مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
texts U وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
ecl U طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
rat's nest U یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
text U وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
mark U بعنوان سیگنال استفاده میکند
marks U بعنوان سیگنال استفاده میکند
fiber U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
logo U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض میکند استفاده کننده به انواعی ازترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو
taskwork U کاری که بعنوان وفیفه انجام میشود
subschema U زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com